بولتن موسیقی و تئاتر: امیر تتلو خودش را تحویل پلیس می دهد!/ مرگ خواننده آمریکایی روی صحنه/ بازیگری برای رضا یزدانی جدی شده است
تاریخ انتشار: ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۱۶۸۴۳۲
گروه موسیقی و تئاتر: اخبار حوزه تئاتر و موسیقی نیز همواره مخاطبان خاص خود را داشته و دارد؛ به همین خاطر در مطلب پیش رو تلاش کردیم مهمترین و جذاب ترین مطالب این حوزه را جمع آوری نموده و تقدیم علاقه مندان کنیم تا اگر امکان پیگیری مطالب در طول روز را ندارد، در یک زمان مشخص و یکجا از آنها مطلع شوند.به گزارش بولتن نیوز، تیتر مهمترین خبرهای امروز 13 اردیبهشت ماه 96، به صورت هایپرلینک در زیر آمده که شما می توانید با کلیک بر روی آنها به صورت اختصاصی وارد آن مطلب شوید؛ البته متن کامل این مطالب در ادامه مطلب نیز آمده است و شما می توانید متن کامل و تصاویر مرتبط عناوین را در ادامه مشاهده فرمایید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قلندری که ققنوس شدآئین نامه اصلاح شد؛ پلیس دیگر برای لغو کنسرت مداخله نمی کنددرون و برون یک زنبازیگری برایم جدی شده استامیر تتلو تصمیم گرفت خودش را تحویل پلیس بدهد!+عکسامیر جعفری با «ضیافت پنالتیها» میآیدمرگ خواننده آمریکایی روی صحنهپوریا اخواص کنسرت میدهددر ششمین روز جشن تئاتریها چه گذشت؟میلادکی مرام با«دن کیشوت»روی صحنه می رودمشروح اخبارقلندری که ققنوس شدلطفی در سال ۱۳۲۵ در شهر گرگان به دنیا آمد. وی به مدت پنج سال در هنرستان موسیقی به آموختن موسیقی پرداخت و موسیقی را نزد استادانی چون علیاکبر شهنازی، حبیبالله صالحی فراگرفت.
پس از پایان هنرستان به دانشکده موسیقی راه یافت و به تکمیل آموختههایش پرداخت. در این زمان از دیگر استادان نیز بهره جست که میتوان به این نامها اشاره کرد: نورعلی برومند، عبدالله دوامی، سعید هرمزی و سایر استادان دانشکده موسیقی.محمدرضا لطفی در سال ۱۳۴۳ جایزه نخست موسیقیدانان جوان را نیز کسب کرد. در جشنواره موسیقی جشن هنر ۱۳۵۴در شیراز به همراه محمدرضا شجریان و ناصر فرهنگفر به اجرای راست پنجگاه پرداخت که بسیار مورد توجه قرار گرفت. در اجرای ردیف آوازی توسط عبدالله دوامی با ساز تار، وی را همراهی کرد.در سال ۱۳۵۳ به عضویتگروه علمیدانشکده موسیقی درآمد و در همین سال همکاری خود را با رادیو آغاز کرد. به مدت یک سال و نیم بهعنوان مدیر گروه موسیقی دانشکده موسیقی هنرهای زیبای تهران به کار مشغول شد و پس از آن از این سمت استعفا کرد.در سال ۱۳۵۴ گروه شیدا را راهاندازی کرد و به همراه گروه عارف به سرپرستی حسین علیزاده به بازخوانی و اجرای دوباره آثار گذشتگان پرداخت.کانون موسیقی چاووش را با همکاری هنرمندانی مثل اساتید حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان، علی اکبر شکارچی و... راهاندازی کرد و در طی یک فعالیت چشمگیر آثاری از این گروه به جای ماند که به گفته بسیاری از اساتید از بهترین کارهای موسیقی ایران بهشمار میروند. پس از انحلال چاووش بعد از سفرهای زیادی که برای کنسرت به ایتالیا، فرانسه و آلمان کرد، در سال ۱۳۶۵ به آمریکا رفت.
تأسیس شیدا در آمریکاعلاوهبر کنسرتهای متعدد در سراسر آمریکا، مرکز فرهنگی هنری شیدا را در واشنگتن تأسیس کرده است.یکی دیگر از کارهایی که از لطفی انتشار یافته است، همنوازی وی با استاد فرامرز پایور است که سالها قبل ضبط شده بود.نخستین کنسرت محمدرضا لطفی بعد از ۲۵ سال در سال ۱۳۸۶ و در کاخ نیاوران بود که اجرای شب نخست آن به سه بخش تقسیم میشد. ابتدا وی قطعاتی را در آواز افشاری با تار اجرا کرد و سپس در بخش دوم برنامه قطعاتی را در دستگاه سه گاه با کمانچه نواخت و در نهایت در بخش پایانی برنامه با سه تار خود قطعاتی را بهصورت مرکبنوازی در آواز اصفهان و دستگاه شور نواخت. در لابهلای هر سه بخش برنامه وی در قالب آواز یا تصنیفهای ضربی اشعاری را خواند
یادگار استادمکتبخانه میرزاعبدالله در سال 1362 توسط استاد لطفی بنیانگذاری شد. این مکتب با هدف احیای شیوه آموزش قدما یعنی روش شفاهی یا سینه به سینه رویکرد ویژهای را در عصر خود در باب آموزش موسیقی ایرانی ارائه کرد. در خلال فعالیت این مرکز بزرگان و نامداران بسیاری همراه استاد در مکتب خانه به تدریس موسیقی دستگاهی میپرداختند که نام هر یک گوهری بر موسیقی ایران است.در سالهای اقامت استاد در خارج از کشور نیز به کوشش شادروان سرکار خانم ایراندخت لطفی خواهر استاد محمدرضا لطفی و همت جمعی دیگر از اساتید این مرکز، کار خود را ادامه داد و سعی کرد تا مسیر تربیت شاگردان و عاشقان این راه را هموار سازد. با بازگشت استاد به ایران مکتبخانه جانی دوباره گرفت و فعالیتهای جدی خود را از سر آغاز کرد و خیل عاشقان و هنرجویان موسیقی دستگاهی را به سویش کشاند و بسیاری از جوانان که آرزوی بازگشت استاد و استفاده ازگنجینه اطلاعات علمی و عملی وی را داشتند به آرزوی خویش رسیدند و استاد در طول این سالیان، شاگردان زیادی را در مسیر ردیف و فنون نوازندگی و بسیاری از مباحث تخصصی موسیقی اصیل تربیت کرد و شاگردان برگزیده استاد نیز زیر نظر ایشان به تربیت و تقویت فن نوازندگی هنرجویان پرداختهاند و بسیاری دیگر نیز انتظار آن را میکشیدند که به مکتب وی راه پیدا کنند و به مقام شاگردی استاد نائل شوند اما عمر ایشان اجازه این مهم را نداد و نه تنها مکتبخانه بلکه موسیقی ایران یکی از مهمترین سرمایههای خویش را از دست داد.این مکتبخانه پس از درگذشت استاد لطفی، کار خود را پایان نداد و کوتاه مدتی پس از 12 اردیبهشت 1393 با حضور جمعی از اساتید، این مرکز فرهنگی دوباره شروع به کار کرد و شاگردان برجسته استاد طبق روال گذشته با مدیریت استاد فرخ مظهری به تدریس موسیقی دستگاهی میپردازند.
از زبان شاگردآقای هوشمند عبادی که از شاگردان استاد لطفی و ساز تخصصیاش، نی است در گفتوگو با «صبح نو» درباره ویژگی کمتر بیان شده استاد لطفی میگوید: میتوان گفت که تمام زندگیاش را وقف موسیقی کرده بود به معنای واقعی کلمه. کسی نمیدانست که دغدغهای نداشت مگر موسیقی و میگفت هر کاری میکنم که موسیقی رشد کند و زندگیاش را طوری تنظیم کرده بود که موسیقی را پیش ببرد. شهر و محلی که برای زندگی انتخاب میکرد، براساس این بود که میتواند ساز بزند یا خیر.وی ادامه داد: برخی گمان میکردند که استاد اواخر عمرش کمتر ساز میزد اما کسی نمیداند که استاد همین اواخر روزی 12 ساعت ساز میزد و مشکلی هم نداشت. حتی برای کنسرت گرگان که رفته بودیم، مدام در حال شنیدن صدای ساز ایشان بودیم. ما که جوانتر بودیم شبها زودتر میخوابیدیم اما استاد ساز میزد و صبحها هم که بیدار میشدیم با صدای ساز استاد لطفی بود. شاید بتوان به جرات گفت که ایشان نهایتاً روزی 4 تا 5 ساعت میخوابید .عبادی با بیان اینکه یکی از مهمترین ویژگیهای استاد لطفی توجه به تربیت نسل جوان بود افزود: استاد لطفی نگاه نمیکرد به اینکه کسی تحصیلات موسیقی دارد یا نزد کدام اساتید کار کرده است؛ فقط توجه میکرد به اینکه کسی مستعد باشد یا با حس و حال ساز بزند و همین افراد را تشویق و تربیت میکرد. بسیاری از چهرههای مطرح کنونی موسیقی با همین شیوه توسط استاد لطفی کشف شدهاند و تعلیم دیدهاند.عبادی در پایان آلبوم «پرواز عشق» از استاد لطفی را بهترین کار ایشان عنوان کرد.آئین نامه اصلاح شد؛ پلیس دیگر برای لغو کنسرت مداخله نمی کندفرزاد طالبی (مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) درباره مسئله لغو کنسرتها توسط نیروی انتظامی گفت: با دو اتفاق، مسئله نیروی انتظامی و کنسرتها رفع شد؛ تفاهم با نیروی انتظامی با وجود آئیننامه اجرایی ماده بیست اماکن عمومی در واقع بیمعنی بود؛ به دلیل اینکه در آئیننامه مذکور اجازه مخصوص به نیروی انتظامی در این زمینه داده شده بود و تفاهمی هم که وجود داشت بر همین اساس بود.
وی در ادامه افزود: کاری که ما کردیم این بود که ماده بیست را اصلاح کردیم؛ سپس این آئیننامه اجرایی به هئیت دولت رفت و در آنجا به تصویب رسید. براساس این مصوبه هیئت دولت، قانون دیگر به نیروی انتظامی اجازه مخصوص برای برگزاری کنسرت یا ممانعت از آن نمیدهد.
مدیرکل دفتر موسیقی همچنین گفت: در واقع نیروی انتظامی پس از اصلاح این آئیننامه فقط پاسخ استعلامی را میدهد که از آنها خواسته شده است؛ یعنی نیروی انتظامی طی یک هفته فرصت دارد نتیجه استعلام را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بدهد. اگر هم پاسخ این استعلام منفی باشد آن وقت ما دلیلش را از نیروی انتظامی جویا خواهیم شد و دلیلشان نباید غیرانتظامی و غیرترافیکی باشد.
فرزاد طالبی ادامه داد: اصلاح این آئیننامه حدود شش ماه قبل اتفاق افتاده است و از آن زمان به این سمت دیگر شاهد چنین اتفاقی ازسوی نیروی انتظامی نبودهایم.مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین عنوان کرد: وقتی مجوزی ازسوی اداره کل استانها صادر میشود در واقع یعنی این مجوز پس از دریافت استعلام از نیروی انتظامی صادر شده است. بر همین اساس نیروی انتظامی دیگر نمیتواند از برگزاری چنین برنامهای جلوگیری کند؛ مگر اینکه ورود دادستان در این بین اتفاق بیفتد.
وی افزود: مباحث مربوط به دادستان و استان خراسان رضوی و مسائل خاصشان مسئله دیگری محسوب میشود و یک رفتار عجیبی است که حتی در این بین رفتار قضایی نیز اتفاق میافتد. ولی مطمئنا نیروی انتظامی دیگر هیچ مداخلهای برای جلوگیری از کنسرتها ندارد. این مسائل کاملا رفع شده و انصافا هم نیروی انتظامی همکاری خوبی در این زمینه داشته است.درون و برون یک زنسونات شب درواقع برگرفته از دو نمایشنامه همراه است که اولی، «زیبای بیاعتنا» به نویسندگی ژان کوکتو و ترجمه پرویز تأییدی و دومی نیز، «ببخشید، شماره عوضیه» به نویسندگی لوسیل فلچر و ترجمه منیژه محامدی هستند. سعید داخ خواسته به زن بپردازد و در اولی رویکرد درونگرایانه و در دومی رویکرد برونگرایانه به مسائل خاص زنان داشته و اینها همان دغدغهمندیهای درست تئاتری است که میتواند سمت و سوی بهتری در نگاه به دراماتورژی متون نمایشی را برایمان آشکار كند. البته این نگاه خود میتواند دیباچهای برای گامهای بهتر و ایجاد ایدههای نابتری شود؛ هرچند در این مسیر ضعفها و شکستهایی پیشروی پدیدآورندگان آثار هنری و نمایشی باشد.
در اجرای سعید داخ، حس میشود انتخاب بازیگر تا حدی اشتباه است. از یک سو توانایی بهار نوحیان زیر سؤال میرود که در قبول نقش هنوز به آن جستجوگریهای ذهنی لازم دست نیافته است و شاید این در طول اجراها با دقیقشدن به موقعیت و رنجی که آن زن متحمل میشود، قابل جبران باشد. اما مهمتر اینکه باید این زن نقصی در برابر مردش داشته باشد که مرد صورت زیبا و حالت مقدسی یافته و زن ملتمس در برابرش حرافی میکند و مرد بیاعتناتر موجبات رنجش او و کشدارشدن این شکنجه را فراهم میکند. اگر این نقص فیزیکی و صورت نازیبا باشد که در کل باید بازیگر عوض شود اما اگر چیز دیگری است و امری درونی است، این مهم نیز باید در حس و حالت بازیگر نسبت به ستودنهایش در برابر همسرش مشهود شود که درحالحاضر نیست.در نمایش سونات شب، بخشی از این پیچیدگیها و شاعرانگیها با طراحی و استفاده از موسیقی زنده و نوازندگی ویلنسل انجام شده اما هنوز هم حس میشود که این موقعیت نیازمند بازنگری است و شاید با این بازنگری بشود کاملترین شکل ممکن را برای این بخش از اجرا در نظر گرفت.«ببحشید، شماره عوضیه» درباره زن است اما اینبار رویکرد متن بیرونی است و بیشتر شباهت به خصلت فضولی زنانه دارد که در اینجا مورد کمتوجهی جهان پیرامونش واقع میشود و این خود عاملی برای انجام جنایت علیه زن خواهد بود.متن قدرقدرتبودنش را در جای خودش یافته است اما در ایران نیز میتواند قدرقدرت باشد و تا حدی هم با بازی گيلدا حمیدی این مهم برآورده شده است. البته همان طراحی این بار نیز در القای فضایی غریب کارآمد است و به شکلي موجز فضا را برای القای تنهایی و اینکه زنی میخواهد به برقراری ارتباطی مستحکم برسد، آماده میکند. هرچند در انجام آن به دلیل بیتوجهی افراد جامعه ناکام است. اما آن اضطراب هنوز کال است و فضا باید نفسگیرتر شود و مخاطب را حتی لحظهای نباید به حال خود رها كرد. مخاطب باید به این حس برسد که هر لحظه امکان دارد با شلیک گلوله یا چرخش ضربه چاقویی از پای درآید وگرنه با این روایت محض از یک فضای خشن، اثر در اجرا کامل نخواهد شد و اگر چنین شود دیگر بازیگر موفقیت خود را اثبات کرده است.
چند سطر درباره نمایشگاه میترا کاویان در گالری ساربانروشنی گلهازَروان بختیارنمایشگاه نقاشیهای میترا کاویان با نام «روشنی گلها» یکم اردیبهشت در گالری ساربان افتتاح شد. این مجموعه روایتی شخصی از مضامین داستانهای کهن ادبیات ایران همچون شیرین و فرهاد و خسرو و شیرین است. این آثار با مواد و مصالح مختلف و کلاژ خلق شدهاند. کاویان بهنوعی از فضای کلی نگارگری الهام میگیرد، آموزههای مدرنیستی خود را با آن درمیآمیزد و مجموعه «روشنی گلها» را به تصویر میکشد. اغلب آثار وی در امتداد نقاشیهای پیشین او خلق شدهاند.میترا کاویان متولد سال ١٣٤٢ در اصفهان است. او دانشآموخته کارشناسی نقاشی از اصفهان است و در چندین نمایشگاه انفرادی و گروهی در ایران و خارج از کشور شرکت کرده است. از جمله نمایشگاههای انفرادی او میتوان به نمایشگاه ریتا در میلان، بیسمنت در دوبی، برگ در تهران و... اشاره کرد. همچنین او در نمایشگاههای گروهی بسیاری از جمله آرتفر دوبی، تمیران آرت سنترو ایتالیا، گالری مال لندن، آکادمی آرت نیویورک، مرکز فرهنگی القصبا شارجه، موزه آسیا و پسیفیک ورشو و ... اشاره کرد. کاویان علاوه بر فعالیتهای نمایشگاهی، عضو انجمن نقاشان ایران از سال ١٣٨٠ نیز هست. همچنین در سالهای ١٣٩٢ و ١٣٩٥ داوری نمایشگاه بینالمللی عکس ایتالیا را هم برعهده داشته است.کاویان درباره آثار خود در نمایشگاه «روشنی گلها» میگوید: «موضوع اصلي نقاشي برگرفته از فضاي نقاشي ايراني است كه در بعضي روايت و رنگ سهم بيشتري از كار را دربر گرفته و در بعضي طبيعت نقاشي ايراني سهم بيشتري به خود گرفته است. روايتها از خسرو و شيرين و فرهاد و گاه ازدحام افراد و شكارگاه در طبيعت پيرامونشان هستند. در كارهایي كه طبيعت سهم بيشتري به خود گرفته، گل و برگ و درخت و زمين بزرگنمایي شده است كه در اين كارها مواد مختلف ازجمله شن، سيمان و كلاژ مخصوصا براي گياهان به كمك ضرب قلمها و خطوط در كار در كنار هم قرار گرفتهاند. در بعضي از كارها رنگ و ظرافت و تغزل در تقابل با رنگهاي محدودتر و بافت بيشتر مواد از جمله سيمان و سنگ آمده است».بازیگری برایم جدی شده است
رضا یزدانی در این فیلم نقشی متفاوت بازی میکند. این خواننده پرطرفدار که تا به حال تیتراژ بسیاری از فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی را خوانده، پیش از بازی در «تیکآف» هم چند بار تجربه حضور در فیلمهای سینمایی مختلفی را داشته و به گفته خودش پیش از این که بخواهد در عرصه موسیقی تبدیل به چهرهای شناخته شده شود، در عرصه تئاتر بازیگری را تجربه کرده است. با یزدانی به بهانه حضورش در «تیکآف» گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
چه شد که برای بازی در فیلم «تیکآف» انتخاب شدید؟احسان عبدیپور،کارگردان فیلم از سالها پیش من را دورا دور میشناخت، اما آن طور که خودش میگوید یک روز به تماشای تئاتری از محمد حاتمی میآید که اتفاقا من هم همان شب به خاطر دوستی با محمد حاتمی افتخاری روی سن آمدم و ترانهای را زنده اجرا کردم. همانجا بود که احسان از نزدیک من را دید و همانجا بود که برای نقش «شیرزاد» در «تیکآف» انتخاب شدم.
با این که شیرزاد در این فیلم خواننده است و در واقع شما نقش یک خواننده را بازی میکنید، اما به نظرم وجه بازیگریتان بر خوانندگی غلبه دارد؟نقش من در این فیلم اصلا ربطی به خوانندگی ندارد و فقط همین موسیقی و موزیک ویدئوی «تیکآف» را که منتشر هم شده، در این فیلم اجرا میکنم. من در «تیکآف» کاملا بازیگرم و بازیام اتفاقا در لحظههایی خیلی درام است که سخت هم بود، اما خوشبختانه از پس آن برآمدم.
به نظر شما اجرای تیتراژ فیلمهای سینمایی و سریالها چقدر به شهرت خوانندگان کمک میکند؟بستگی دارد خواننده برای چه سریال یا فیلم سینمایی تیتراژ بخواند و این که آن فیلم یا سریال تا چه اندازه به موفقیت برسد.
از نقش شیرزاد در «تیکآف» بگویید. این نقش چه ویژگیهایی داشت که بازی در آن را پذیرفتید؟در وهله اول فیلمنامه را خیلی دوست داشتم و بعد نقش را. ضمن این که عوامل گروه همگی از دوستانم و حرفهایهای سینما بودند. من هر سال پیشنهادهای زیادی برای بازی دارم، اما از آنجا که نقشها خیلی از من دور هستند، آنها را رد میکنم. شیرزاد خیلی به خودم نزدیک بود. این شخصیت کاریزمای بالایی داشت و من کاملا میتوانستم آن را لمس کنم. به هر حال عبدی پور کارش را بلد است و میداند هر نقش را به چه کسی بسپارد.
یکی از ویژگیهای بارز شیرزاد، سرگشتگی و یک جور رهایی از تعلقات دنیویاش بود. برای رسیدن به این حد از سرگشتگی چقدر تلاش کردید؟بله، شیرزاد بعد از خیانتی که میبیند کلا از دنیا فاصله میگیرد و به مدت پنج سال ایران را ترک میکند. او در دورهای کوتاه به ایران میآید و زندگی چند جوان را متحول کرده و دوباره میرود. به هر حال درآوردن این کاراکتر خیلی سخت نبود. خیلی از ما در زندگی با مشکلات زیادی مواجه میشویم که یک جاهایی کم میآوریم و میگوییم بیخیال و پشت پا به همه چی میزنیم. این شخصیت هم همینطور است. حتی خود احسان عبدیپور هم برای تاکید به متمایز بودن این شخصیت در تمام لوکیشنها و میزانسنها او را از بقیه جدا میکرد، مثلا وقتی همه دور سفره مینشینند که غذا بخورند شیرزاد کناری مینشیند و سازدهنی میزند و ....
قبل از شروع فیلمبرداری دورخوانی هم داشتید؟تمرین زیاد داشتیم و قبل از شروع فیلمبرداری احسان دو هفته به دفتر من میآمد، سکانسهای من را دورخوانی میکرد و دیالوگها را با لهجه برای من میگفت.
پس لهجه جنوبی را از خود احسان عبدیپور یاد گرفتید؟بله. بازی کردن یک داستان است و با لهجه بازی کردن یک داستان دیگر. حتی خاطرم است قبل از فیلمبرداری یک روز با پگاه آهنگرانی و احسان در دفتر بودیم که احسان یک لحظه بیرون رفت و من و خانم آهنگرانی ناخودآگاه بهم نگاه کردیم و گفتیم که ما چه کنیم با این لهجه! آن موقع نمیدانستیم که واقعا میتوانیم از پس لهجه برآییم یا نه! این را هم بگویم که من قبل از شروع کار حدود ده روز به بوشهر رفتم و آنقدر در کافهها و قهوهخانههای آنجا مینشستم که گوشم با لهجههای مردم آشنا شود. کلا خیلی سختی کشیدم تا این فیلم درآمد.
الان وقتی نتیجه کار را میبینید از آن راضی هستید؟بله، خیلی زیاد. وقتی بچههای گروه خودمان از بازیام تعریف میکردند آن را به حساب دوستی میگذاشتم، اما وقتی کسانی مثل فرهاد اصلانی، رخشان بنیاعتماد، فریدون جیرانی، مصطفی کیایی و... گفتند بازیات خیلی خوب بوده، امیدوار شدم.
تعاملات شما با دیگر بازیگران فیلم (مصطفی زمانی، پگاه آهنگرانی، سوگل قلاتیان و...) چطور بود؟همه بچههای گروه عالی بودند. من و مصطفی زمانی که اصلا رفیق هستیم. او واقعا در تمام مراحل نگران کار من بود. به هر حال شروع فیلمبرداری برای من که شغلم بازیگری نیست، سخت است. خاطرم هست شبی که اولین سکانس بازی با مصطفی در کشتی فیلمبرداری میشد با وجود تمام خستگی و بیخوابی که از قبل داشت، اما به خاطر من بیدار ماند و با هم تمرین کردیم.
خودتان بازیگری را بیشتر دوست دارید یا خوانندگی؟من خوانندهام و زندگیام از خوانندگی میچرخد، اما بعد از «تیکآف» خیلی بیشتر به بازیگری فکر میکنم. از نتیجه بازی در «تیکآف» خیلی راضیام. فیلمهای دیگری هم که بازی کردم خیلی خوب بود، اما از بازی خودم در آنها راضی نبودم. الان چند پیشنهاد دیگر هم دارم که فعلا در حال بررسی آنها هستم و شاید از این به بعد من را بیشتر در حوزه بازیگری ببینید. البته قرار نیست بازیگریام بیشتر از موسیقی باشد، منظورم این است که احتمال دارد از این به بعد سالی یک فیلم را بازی کنم.امیر تتلو تصمیم گرفت خودش را تحویل پلیس بدهد!+عکسامیرحسین مقصودلو معروف به تتلو خواننده پر حاشیه موسیقی زیرزمینی ایران این بار در صفحه شخصی اش با انتشار پستی اعلام کرده است که می خواهد خودش را تحویل پلیس بدهد.سال گذشته او به واسطه انتشار صدایی که حاوی تهدید بازپرس پرونده اش بود به داسرای فرهنگ و رسانه احضار شد و پس از آن دستگیر شد و حدوود دوماه را در بازداشتگاه به سر برد. با آزادی او و پس از مدتی حرف از حکم ده ساله حبس برای او در رسانه ها منتشر شد. پس از آن بود که این خواننده فعالیت های موسیقی خودش را ادامه داد. اما حالا با انتشار این پست مشخص می شود افرادی که برای او سند آزادی گذاشته اند صبرشان به سر آمده و احتمالا مطالبه سند خودشان را کرده اند!تتلو در صفحه شخصی اش در اینستاگرام نوشت:«شنبه صبح میرم خودمو تحویل میدم میرم تو زندان !! این عموعه هم سندشو میخواد !! والله ما واسه ده تا غریبه سند گذاشتیم که الان خودمون سند نداریم بعد این عموی ماست و کل ایرانم پر کرده و اینجوری هم میکنه !! میدونم داستانو !! کار آرکون هاست !! گفتم که باید سر به نیست شم همین روزا !! میرم تو تا سندش آزاد شه !! تا شنبه هم خیلی کار دارم چون ممکنه دیگه هیچوقت زنده از زندان نیام بیرون !! اولا واسم دعا کنید و دومّا حلالم کنید ... »
امیر جعفری با «ضیافت پنالتیها» میآیدنمایش«ضیافت پنالتیها» عنوان تازه ترین اثر پوریا کاکاوند است که از تاریخ 14 اردیبهشت ماه سال جاری در سالن شماره 11 تماشاخانه پالیز روی صحنه خواهد رفت. نگارش متن این نمایش بر عهده پوریا کاکاوند بوده و امیر جعفری تنها بازیگر این اثر نمایشی است.
طبق برنامهریزیهای انجام شده، نمایش«ضیافت پنالتیها» هر روز ساعت 19:15 اجرا خواهد داشت.از سوی دیگر نمایش «زبان اصلی» به کارگردانی رسول کاهانی از تاریخ 17 اردیبهشت ماه در سالن شماره 2 تماشاخانه پالیز روی صحنه میرود. این نمایش پیش از این در خرداد ماه سال 94 در یکی از تماشاخانه های خصوصی شهر تهران روی صحنه رفت.آزاده صمدی، بهرنگ علوی، سعید زارعی بازیگرانی هستند که در این نمایش به ایفای نقش میپردازند.دو بازیگر اصلی این نمایش پیش از این و در سی و چهارمین جشنواره تئاتر فجر لوح تقدیر بهترین بازیگر مرد و زن را به خاطر ایفای نقش در نمایش «زبان اصلی» دریافت کردند.نمایش «زبان اصلی» از تاریخ مقرر هر روز ساعت 21:30 در سالن شماره 2 این تماشاخانه روی صحنه خواهد رفت.همچنین نمایشهای «عروسی خون» به کارگردانی محمد ولیزادگانو «پپرونی برای دیکتاتور» به کارگردانی علی احمدی از دیگر نمایشهای در حال اجرا، در این تماشاخانه هستند که نمایش «عروسیخون» تا تاریخ 27 اردیبهشت ماه و نمایش «پپرونی برای دیکتاتور» تا اوایل خرداد اجرا خواهند داشت.مرگ خواننده آمریکایی روی صحنه«بروس همپتون» که مشغول اجرای یک کنسرت به مناسبت جشن ۷۰۰سالگیاش در آتلانتا بود، ناگهان از حال رفت و چند ساعت بعد در بیمارستان و در روز تولدش درگذشت.
«گوستاو ولنتاین برگلاند» متولد سال ۱۹۴۷ با نام مستعار «بروس همپتون» به مدت پنج دهه فعالیت هنری داشت و در دهه ۱۹۶۰ میلادی چند گروه موسیقی را تاسیس کرد که مهمترین آن گروه موسیقی «Hampton Grease» بود.پوریا اخواص کنسرت میدهد
پوریا اخواص خواننده موسیقی ایرانی با اشاره به تازه ترین فعالیت های خود در عرصه موسیقی بیان کرد: طبق برنامه ریزی های انجام گرفته روز بیست و یکم اردیبهشت با هنرمندی رضا پرویززاده کنسرتی را در حوزه هنری برگزار می کنیم که این کنسرت به دلیل گرایشات اخیرم نسبت به موسیقی کلاسیک و سنتی ایران در پاسداشت استاد ادیب خوانساری هنرمند فقید موسیقی کشورمان است و نسبت به کنسرت های قبلی ام از حال و هوای متفاوت تری برخوردار خواهد بود.
وی ادامه داد: این کنسرت به سبک و سیاق خوانش استاد ادیب خوانساری برگزار می شود و تمام تلاش ها انجام گرفته تا مورد رضایت علاقه مندان موسیقی کلاسیک و سنتی ایران قرار بگیرد. البته ما تصمیم داریم بعد از برگزاری کنسرت تهران در تعدادی از شهرستان ها نیز برنامه هایی را اجرا کنیم و امیدوارم طبق برنامه ریزی هایی که انجام گرفته بتوانیم در شهرستان ها طبق برنامه اجرا داشته باشیم.
اخواص درباره جزئیات کنسرت گروه «بحر نور» بیان کرد: در این کنسرت که به سرپرستی و نوازندگی رضا پرویززاده با اجرای قطعاتی از موسیقی دوره قاجار، یک آواز ادیب خوانساری و قطعاتی از رضا پرویززاده همراه خواهد بود، بهروز همتی نوازنده تار، ماهیار تمسکنی نوازنده سنتور، محمد میرزایی نوازنده نی، حسین حدت نوازنده عود، علی همتی نوازنده بم تار، امین پرویززاده نوازنده کمانچه آلتو و حسین همتی نوازنده تمبک حضور خواهند داشت و مجید فلاح پور تهیه کننده و آیدا امیری مقدم مدیر اجرایی کنسرت هستند.
این خواننده موسیقی ایرانی در بخش دیگری از صحبت های خود درباره سرانجام پروژه «غم نومه فریدون» حسین علیزاده و مدیریت پیمان قدیمی که به عنوان یکی از خوانندگان در آن حضور داشت، گفت: خوانش پروژه «غم نومه فریدون» چند سال پیش به اتمام رسید و قرار بود بعد از تاخیری که در اجرا داشت، در روزهای اخیر اجرای عمومی خود را آغاز کند اما تا آنجا که اطلاع دارم این پروژه پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری میزبان دوستداران موسیقی و نمایش خواهد بود.
اخواص در پایان گفت: طی این چند ماهه پروژه های زیادی را برای اجرا دارم اما سعی می کنم تا آنجا که امکان دارد چراغ خاموش حرکت کنم چراکه فکر می کنم در این شرایط در سکوت کارهایم را انجام بدهم، بهتر است. البته در این مدت در چند آلبوم حضور داشتم که در وقت مقتضی پیرامون آن اطلاع رسانی می شود.در ششمین روز جشن تئاتریها چه گذشت؟
طبق گزارش رسیده، روز ششم از این رویداد فرهنگی – هنری که یکی از شلوغترین روزهای کاری برای برپا کنندگان این مراسم بود، طبق روال روزهای گذشته از ساعت 166 در محوطه بیرونی
منبع: بولتن نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.bultannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بولتن نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۱۶۸۴۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بستری شدن آرمین زارعی خواننده به دلیل فشار عصبی
آرمین زارعی به دلیلی فشار عصبی از ساعاتی پیش در بیمارستانی در تهران بستری شده است.
به گزارش صبا، این خواننده که در هفتههای گذشته با کمپانی طرف قرارداد سابق خود به مشکلاتی برخورده، به نظر میرسد همچنان درگیر این موضوعات است و حالا احتمالا شدت این فشارها و موارد دیگر جوری ست که احوالات جسمی آرمین را نیز تحت تاثیر قرار داده است.
این خواننده هفته گذشته در نامهای به دفتر موسیقی ارشاد خواستار ممانعت از هرگونه اقدامی در خصوص قرارداد مورد بحث با شرکت مربوطه شد و مدعیست آن قرارداد از سوی او فسخ شده است. این در شرایطیست که کمپانی ترانه شرقی برای روزهای ۱۹ و ۲۰ اردیبهشت کنسرت این خواننده را قرار است برگزار کند و تبلیغات محیطی گسترده ای را نیز در سطح شهر انجام داده و بلیت فروشی کرده است.
حالا در ساعات گذشته آرمین زارعی از شدت فشار عصبی در بیمارستان بستری شده و مشخص نیست آیا کنسرت این خواننده ۱۹ و ۲۰ اردیبهشت در تهران روی صحنه خواهد رفت یا خیر.
کمپانی «ترانه شرقی» همچنان درباره همه حواشی این دو هفته سکوت اختیار کرده است.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: شروع کنسرتهای بهاری با جهش در قیمت بلیت ؛ چه کنسرتی؟ کدام شهر؟ کنسرتهای اردیبهشت تهران کدامند؟